چکیده
- جک دورسی معتقد است که جامعه بیتکوین باید بر روی مقیاسپذیری پرداختها تمرکز کند.
- استدلال میشود که بیتکوین باید قابلیتهای بیشتری به کاربران ارائه دهد تا به فروش یا ارسال بیتکوین نیازی نباشد.
- اهمیت بیتکوین به عنوان “طلای دیجیتال” بیشتر به عنوان سرمایهگذاری امن مطرح است تا وسیله پرداخت.
جک دورسی، بنیانگذار توییتر، اخیراً اظهار داشت که جامعه بیتکوین باید بر روی مقیاسپذیری پرداختها تمرکز کند تا همچنان مرتبط باقی بماند. او در پادکست ۲۱ در ۲۱ به هیلی برکو گفت: “برای اینکه بیتکوین در زندگی روزمره مرتبط باشد، باید پرداختها را مد نظر قرار داد.”
با این نظر مخالفم.
به عنوان کسی که با سازندگان بیتکوین در ارتباط است و با بازارسازها و سرمایهگذاران نیز صحبت میکند، به شدت با این ایده که پرداختها راهکار اصلی برای پذیرش بیتکوین است، مخالفم.
تنها راهی که میتوانیم بیتکوین را به یک دارایی مرتبط تبدیل کنیم، ایجاد قابلیتهای بیشتر برای کاربران روزانه است تا فعالیتهایی با بیتکوین خود انجام دهند که نیازی به فروش یا ارسال آن نداشته باشد (یعنی نگهداری). این بهویژه برای مؤسسات درست است، جایی که یک استراتژی خوب شرکتی بیش از تنها نگهداری بیتکوین در ترازنامه است.
بیتکوین یک دارایی بیننسلی است. با درک اینکه بیشتر دارندگان قصد فروش ندارند، باید به این فکر کنیم که زنجیره را چگونه سالم نگه داریم. همانطور که پاداشهای ماینرها در هر دوره نصف شدن کاهش مییابد، یافتن راههای پایدار برای انگیزه دادن به آنها بخش بزرگی از بحثهای پیرامون بیتکوین در دهه آینده خواهد بود. انتقال فعالیتها به لایه دومها، مانند استکس، که میتواند قابلیتهای قراردادهای هوشمند را به اکوسیستم بیاورد بدون اینکه به لایه اصلی آسیب برساند، فرصتهای بیشتری نسبت به تنها مقیاسپذیری پرداختها فراهم میکند.
بیتکوین تا ۲۰۲۵ به عنوان “طلای دیجیتال” شناخته میشود. افراد، مؤسسات و کشورها آن را به عنوان سرمایهگذاری امن ذخیره میکنند. این روند به آیندهای به عنوان یک وسیله پرداخت نمیانجامد؛ بلکه فرصتی مناسب برای بیتکوینداران ایجاد میکند تا در دیفای بیتکوین شرکت کنند و BTC را به یک دارایی مولد تبدیل کنند.
یک گزارش تحقیقاتی اخیر از بایننس نشان داد که تنها حدود ۰.۸٪ از بیتکوین در دیفای استفاده میشود. این به معنای نزدیک به ۱ تریلیون دلار ارزش نهفته در زنجیره است که در صورت ایجاد یک مورد قوی برای ساختن بر روی بیتکوین، قابل استخراج است.
قدرت اصلی بیتکوین در امنیت، تمرکززدایی و عرضه محدود آن است. با دانستن این، چرا باید کسی بیتکوین خود را به عنوان یک پرداخت استفاده کند؟ به جای آن، از طریق پروتکلهای دیفای، شما میتوانید بیتکوین خود را به یک لایه دوم منتقل کرده و استیبلکوینها قرض بگیرید. از آنجا که بیتکوین اکنون به عنوان ثروت بیننسلی شناخته میشود، به بهترین وجه به عنوان وثیقه عمل میکند. دیفای به شما اجازه میدهد از داراییهای دیجیتال به عنوان پرداخت استفاده کنید، در حالی که بیتکوین شما به طور امن در بلاکچین بیتکوین ذخیره میشود. دیفای بیتکوین BTC را به بهترین شکل ممکن به عنوان وثیقه آزاد میکند.
با دورسی موافقم که بیتکوین موفق نخواهد شد اگر “[بیتکوین] نتواند به صورت روزمره برای مردم مرتبط باشد.” اما میتوانیم با اجازه دادن به مردم برای انجام فعالیتهای بیشتر در زنجیره از طریق دیفای بیتکوین، ارتباط پایدارتری ایجاد کنیم.
هر سازندهای که بر روی پلتفرمهایی کار میکند که عملکرد بیتکوین را گسترش میدهند، امکان وامدهی، وامگیری و خدمات مالی دیگر را بدون به خطر انداختن امنیت آن فراهم میکند، به عنوان رهبران جدید در این فضا ظاهر خواهند شد. اگر از این لایه دومها بهرهبرداری کنیم، خواهیم دید که مردم حسابهای پسانداز پر از بیتکوین ایجاد میکنند، بازدهی در بیتکوین کسب میکنند، وامهایی در برابر بیتکوین خود میگیرند، و عملاً تمامی این فعالیتها توسط لایه دومهای مقیاسپذیر انجام خواهد شد.
بیتکوین میتواند همچنان یک دارایی ثروت بیننسلی یا ذخیره ارزش در برابر تورم باشد، در حالی که در یک اکوسیستم مالی در حال تکامل به عنوان یک دارایی فعال عمل کند.
کاربرد در ایجاد فرصتهای بیشتر نهفته است، نه در خرید قهوه صبحگاهی با بیتکوین.